لینک *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه19
فهرست مطالب
بنیان و طبیعت عسل
تعریف عسل
معده زنبور عسل
عسل
عسل یک محصول غذایی مفید و یک اکسیر پر ارزش است که از قرنها پیش به عنوان عالیترین و مقوی ترین غذاها شناخته شده و همچنین به واسطه ویژگی های شفابخش خود به عنوان دارو در دمان اکثر بیماریها در بین تمام ملل کاربرد داشته است .
ماده اصلی آن شهد گلها و گیاهان مطر و شفابخش است که توسط زنبور داران عسل پس از مکیدن ، تغلیظ و تغییر شکل دادن ساخته شده و به عنوان یک غذای خوشمزه و کامل در دسترس انسان قرار می گیرد .
عسل یکی از هدیه های ارزنده و پرارزش طبیعت می باشد که در قرآن کریم از آن به عنوان فیه شفا للناس ( شفای مردم در آن است ) یاد می کند و پیامبر گرامی صلی&zwnj الله&zwnj علیه&zwnj وآله&zwnj وسلم و ائمه معصومین علیه&zwnj السلام نیز در زمان حیات خویش بنا به روایات و احادیث متعدد ازآن استفاده می نمودند و خواص شفا بخش آن را در درمان انواع بیماریها یاد آور شده اند . اگر چه در زمان آنها علمی به نام تغذیه وجود نداشته ولی با بینایی
لینک *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:15
توضیحات
این چند تعبیر در قرآن آمده است. در خلقت، باطل در کار نیست، حق است، این آسمان و زمین به حق آفریده شده&rlm اند نه به باطل. ما که خلق کننده هستیم در خلق عالم لاعب یعنی بازی کنند نبوده&rlm ایم. « افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون&rlm » ۳ (باز کلمه « عبث&rlm » آمده است) شما خیال کرده&rlm اید که مرجوع نمی&rlm شوید پس عبث آفریده شده&rlm اید؟ این چند کلمه همه در مورد قیامت آمده، یعنی قرآن این طور می&rlm گوید که اگر قیامتی نباشد معنایش این است که هستی بر باطل است، هستی بازیچه است، هستی بیهودگی است. اما در اینجا کلمه « لاعب&rlm » آمده است: « و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لا عبین&rlm » .
اینجا باید مطلبی را توضیح بدهیم. به چه می&rlm گویند « بازی&rlm » ؟ این کلمه « لعب&rlm » باید روشن بشود تا بعد مطلب آیه قرآن روشن بشود. بچه - یا بزرگ که معمولا بازی بیشتر کار کودک است - در می&rlm آید مشغول بازی می&rlm شود. کاری را شروع می&rlm کند. مثلا می&rlm آید اتاقک می&rlm سازد، شتر یا اسب درست می&rlm کند. بازی&rlm اش که تمام می&rlm شود خرابش می&rlm کند می&rlm رود. باز دفعه دیگر همان را درست می&rlm کند. شما اگر درست در کار این بچه دقت کنید که چه هدفی در این کارش نهفته است، هیچ هدفی، هیچ حکمتی در کار خود آن بچه پیدا نمی&rlm کنید یعنی اثری واقعا بر آن مترتب باشد، هرگز اثری بر آن مترتب نیست. فرض کنید می&rlm روند فوتبال بازی می&rlm کنند. چندین بار توپ از این طرف می&rlm رود آن طرف و از آن طرف می&rlm رود این طرف، به این دروازه وارد می&rlm شود، به آن دروازه وارد می&rlm شود. شما از نظر نفس کار در نظر بگیرید، به روح آن بچه کار نداشته باشید، به خود کار توجه کنید.
حالا این توپ به این دروازه برود یا به آن دروازه، چه اثری بر این کار مترتب است؟ هیچ. البته هر لعبی - اگر دقت کنید - لعب نسبی است&rlm یعنی از نظر آن کار بازیچه است، ولی این بچه چرا این کار را می&rlm کند؟ او در عالم خیال خودش به هدفی می&rlm رسد. فقط از نظر خیال این بچه (یا بزرگ) بازی نیست یعنی از این راه قوه خیال او به هدف و مقصد خیالی خودش می&rlm رسد.
مثال دیگری عرض می&rlm کنم. فلاسفه بحثی دارند در باب لعب و لهو و این جور چیزها. اغلب ما عادتهایی داریم که نوعی عبث و لعب است. یک کسی عادتش این است که انگشتانش را می&rlm شکند، دیگری عادتش این است که با تسبیح بازی کند، یکی با انگشترش بازی می&rlm کند، یکی با محاسنش بازی می&rlm کند. اگر از کسی که این بازی را می&rlm کند بپرسید این کار را برای چه می&rlm کنی؟ می&rlm گوید هیچ چیز. راست است، خود این کار برای « هیچ چیز» صورت می&rlm گیرد یعنی در این کار « هیچ چیز» است. اما نیرویی در این هست که می&rlm خواهد خودش را به جایی برساند، یعنی قوه خیال و واهمه او با همین « هیچ چیز» تفنیی می&rlm کند، ولی خود کار « هیچ چیز» است. حالا می&rlm آییم سراغ کار حکیمانه. کارهایی که ما انجام می&rlm دهیم که اینها را « حکیمانه&rlm » تلقی می&rlm کنیم بعد می&rlm بینید همین کارهای حکیمانه ما از یک نظر حکیمانه است و از یک نظر همه کارهایی حکیمانه دنیا لعب است (انما الحیوة الدنیا لعب و لهو) ۴
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات119
مقدمه
امروزه مسائل مربوط به جمعیت، خصوصیات و ویژگی&zwnj های آن، چنان رابطة تنگانگی با خود و با عوامل غیرجمعیتی پیدا کرده است که جایی را برای اثبات حقانیت خود مبنی بر ضرورت توجه به ضرورت توجه به مسائل جمعیتی در ارتباط با دیگر عوامل از قبیل منابع طبیعی، زیست&zwnj محیطی، غذایی ، مسائل سیاسی و امنیتی و ... باقی نگذاشته است. در حقیقت محدودیتهای موجود در سطح کرة زمین آن هم در ابعادی وسیع و در طیفی گسترده که کانون توجه اغلب دانشمندان و صاحبنظران است، اگر نگوییم همة آنها مستقیماً تحت تأثیر جمعیت و تحولات آن پا گرفته، حداقل می&zwnj توان مدعی شد که به طور غیرمستقیم تحمیل شده از سوی جمعیت و ابعاد مختلف آن بوده است. افزایش روزافزون جمعیت جهان و رشد شتابان آن بعد از انقلاب صنعتی در کشورهای توسعه یافته و متعاقب آن رشد بی&zwnj رویه و انفجاری جمعیت در کشورهای در حال توسعه بعد از جنگ جهانی دوم (دهه 1950) به سب کنترل مرگ و میر، در نتیجة تحولات عظیم در ارتباطات جهانی، پیشرفتهای سریع تکنولوژی بویژه در زمینة داروهای جدید و گسترش سیاستهای جدید سرازیر شدن کالاهای مختلف ساخته شده صنعتی، گسترش مؤسسات آموزشی و بهداشتی و ارتقای سطح آگاهی، آموزش و پیشگیری در بین کشورهای مختلف و ... مشخص شدن رابطة نزدیک، پیچیده و مستقیم یافت و ساخت جمعیت کشورها با تمام شرایط زندگی انسانی و درجه توسعه اقتصادی و اجتماعی آنها، تلاش همه جانبة محافل علمی و اجرایی را جهت شناخت هر چه دقیقتر جمعیت و ویژگیهای آن در رابطه با بستر جغرافیایی خود ایجاب کرده است. بدیهی است این امر خود موجب توسعة علوم وابسته به جمعیت بویژه گسترش شاخه علمی جغرافیای جمعیت که یکی از جدیدترین ، هیجان&zwnj انگیزترین و بحث&zwnj انگیزترین شاخه&zwnj های جغرافیا می&zwnj باشد، گردیده است. دانشی نو که ریشه در اندیشه&zwnj های کهن و نحله&zwnj های فکری ـ فلسفی مختلف دارد. البته لازم به یادآوری است که در کنار این تلاشها نباید پیدایش و توسعة دانش انفورماتیک ، تحولات شگرف علمی و تکنولوژی در زمینه&zwnj های مختلف و بدنبال آن گسترش فعالیت انسانها و گشوده شدن چشم&zwnj اندازهای وسیع و جدید جغرافیایی را در چگونگی گسترش دامنه مباحث و قلمرو مطالعاتی آن نادیده انگاشت، چرا که دانش انفورماتیک به همراه شاخه&zwnj های علمی دیگر امکانات وسیع کارآمدی را در اختیار جغرافیدانان و سایر دانشمندان قرارداد و امکان آن را فراهم ساخت که دانشمندان و صاحبنظران جمعیتی بتوانند همزمان با تحلیل عوامل مؤثر و مختلف بر چگونگی تحولات یک پدیده، معین بدور از اشتباهات و خطاهای ناشی از نگرش تک بعدی امکان تحلیل ترکیبی عوامل جمعیتی و غیرجمعیتی را داشته باشند. به عبارت دیگر نگرش سیستمی در تحلیل پدیده&zwnj های جمعیتی جایگزین روشهای مبتنی بر تجربه&zwnj گرایی محض و تک&zwnj بعدی گردید. تحت تأثیر این تحولات جغرافیای جمعیت از حالت توصیفی محض خارج و به عنوان علمی که علاوه بر تأکید بر تباینات مکانی، جنبه&zwnj های فضایی را در رابطه با طبیعت به هم پیوسته مکانها مورد بحث و بررسی قرار می&zwnj دهد، مطرح شده تا از این طریق بتواند نسبت به کشف و تشریح اصول روابط بین پدیده&zwnj های جمعیتی و غیرجمعیتی نایل آید.
با چنین نگرشی است که محققان جغرافیا تحت تأثیر نظامهای فلسفی، اقتصادی و اجتماعی گوناگون برداشتهای متفاوتی از جغرافیای جمعیت داشته&zwnj اند. مسأله&zwnj ای که موجب شده است جغرافیدانان گسترة نسبتاً وسیعی را دربارة قلمرو مطالعات جغرافیای جمعیت انتخاب کنند. امری که به دلیل پویایی این شاخة علمی، عدم وجود تعریف، قلمرو روشن و مشخص، فزونی تحقیق و بررسی در مورد جمعیت به دلیل مشخص شدن ارتباط پیچیده بافت و ساخت جمعیت با تمام شرایط زندگی انسانی، بهبود روشهای تحقیق و گسترش آمار ، رشد فزاینده جمعیت و بالاخره پذیرش انسان به عنوان محور مطالعات جغرافیایی، اجتناب&zwnj ناپذیر می&zwnj نمود. بنابراین می&zwnj توان گفت هدف نهایی از مطالعات جمعیتی کمک به بهبود شرایط زیست&zwnj انسانی از طریق مشخص کردن دو ضرورت است: نخست ایجاد اعتقاد عمیق نسبت به شناخت همه جانبه جمعیتها و تحولات آنها بویژه در بستر زمانی و مکانی و دیگری توجه به این امر که دو مقولة مطلوبیت ساختار جمعیت و توسعه، دو موضوع تفکیک&zwnj ناپذیر از هم هستند.
لینک *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:20
حس حق&zwnj خواهی انسان، مهمترین تضمین کننده بقای انسانیت است. پافشاری شگفت&zwnj انگیز گروه&zwnj های انسانی و بسیاری از دانشمندان جهان بر مسایلی چون جانشینی پیامبر اکرم(ص) نشان دهنده آن است که: